سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بیم از خدا، کلید هر حکمتی است . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :28
بازدید دیروز :27
کل بازدید :351016
تعداد کل یاداشته ها : 97
103/9/4
3:36 ع

 

جایش را به دریاقلی داد

پطروس فداکار از ایران رفت+عکس

ماجرا و داستان «دریاقلی سورانی» پس از سالها تاخیر از سال جدید تحصیلی وارد کتاب‌های درسی پایه ششم ابتدایی شد.

به گزارش قدس انلاین به نقل از  فارس: ماجرا و داستان «دریاقلی سورانی» پس از سالها تاخیر از سال جدید تحصیلی وارد کتاب‌های درسی پایه ششم ابتدایی شد.

متولدین دهه 60 هنوز هم برخی از داستان‌های کتاب‌های درسی خود را به خاطر دارند؛ داستان «دهقان فداکار» و از خودگذشتگی ریزعلی خواجوی در نجات سرنشینان قطار مسافری، داستان «تصمیم کبری»، داستان «خانواده آقای هاشمی»، داستان «کوکب خانم» و.... داستان‌هایی که رنگ و بوی ایرانی داشتند و هنوز هم با به میان آمدن نام آنها نوستالژی گذشته در ذهن‌ها زنده می‌شود.

اما با گذشت زمان متولدین دهه 60 جای خود را به نسل‌های بعدی می‌دهند و برخی از شخصیت‌های جدید جایگزین آنها می‌شوند.

* پطروس فداکاری که مردم هلند هم آن را نمی‌شناسند

داستان «دریاقلی سورانی» قرار است پس از سال‌ها تاخیر از سال جدید تحصیلی وارد کتاب‌های درسی پایه ششم ابتدایی شود. داستانی که پایه ششمی‌ها در درس چهارده خود آن را خواهند خواند.

شخصیتی که اگر چه در دهه 60 و بحبوحه جنگ افراد کمی از فداکاری وی اطلاع پیدا کردند اما با گذر زمان داستان فداکاری او زبان به زبان چرخید و به یکی از اسطوره‌های دفاع مقدس تبدیل شد.

وی جایگزین شخصیت‌های خیالی چون پطروس هلندی شد که سالها در کتاب‌ها وجود داشت اما از خلاف آمد عادت و به گفته حبیب احمدزاده یکی از نویسندگان دفاع مقدس: «هنوز در کشور هلند هم کسی پطروس را نمی‌شناسد، ولی همه ما او را می‌شناسیم؛ راستی چرا هیچ‌وقت از خودمان نپرسیدیم چرا پطروس فداکار جای انگشتش یک چوب در سوراخ سد نگذاشت؟»

 * ترکی: خیلی از مسائلی که اولویت دارند خیلی از وقتها مغفول می‌مانند

تا به حال داستان‌های زیادی در مورد این رویداد مهم تاریخی نوشته شده و چندین مستند و یک فیلم سینمایی هم از آن ساخته شده است. اما هنوز به رغم این تلاش‌ها این داستان وارد کتاب‌های درسی نشده بود.

محمدرضا ترکی محقق و استاد دانشگاه تهران در گفتگو با خبرنگار کتاب و ادبیات فارس در مورد تاخیر در ورود این داستان به کتاب‌های درسی می‌گوید: این شخصیت نقش بسیار جدی و مهمی در جنگ داشته ولی متاسفانه گمنام مانده است.

متاسفانه از این مشکلات در کشور ما بسیار هستند و خیلی از مسائلی که اولویت دارند خیلی از وقت‌ها مغفول می‌مانند. متاسفانه این شهید تا چند سال پیش حتی یک قبر درست و حسابی هم نداشت. اینکه ما در کتاب‌های درسی خود در مورد این شهید چیزی بنویسیم کمترین کاری بوده که می‌توانستیم انجام بدهیم.

 محمدرضا ترکی افزود: من از چند سال پیش، پیشنهاد این کار را به وزیر فرهنگ و ارشاد دادم و حتی نامه‌ نگاری‌هایی را نیز انجام دادم. اما از آنجا که داستان‌هایی که تاکنون در مورد وی نوشته شده بودند برای کتاب‌های درسی مناسب نبودند، از این رو متن جدیدی را نوشتم.

این استاد دانشگاه در مورد اقدام شجاعانه دریاقلی سورانی گفت: به نظر من شخصیت دریاقلی یکی از مهمترین اسطوره‌های عرصه دفاع مقدس است و اگر شجاعت و درایت او نبود شهر آبادان که یکی از مهمترین شهرهای جنوب بود، در همان ماه‌های اول جنگ از دست می‌رفت. اگر این عمل فداکارانه دریاقلی نبود مطمئنا سرنوشت جنگ طور دیگری رقم می‌خورد. او مردی برخاسته از میان توده‌های مردم بود که شجاعت او مثال زدنی نیست.
 سخن گفتن و آگاهی رساندن در مورد شخصیت‌های ملی و مذهبی یک کشور یکی از رسالت‌های آموزش و پرورش در ایران است. امید است این اقدام فتح بابی باشد در شناساندن دیگر شخصیت‌های ملی و مردمی که از یاد و خاطره آنها مغفول مانده است.


  
  
جایش را به دریاقلی داد

پطروس فداکار از ایران رفت+عکس

ماجرا و داستان «دریاقلی سورانی» پس از سالها تاخیر از سال جدید تحصیلی وارد کتاب‌های درسی پایه ششم ابتدایی شد.

به گزارش قدس انلاین به نقل از  فارس: ماجرا و داستان «دریاقلی سورانی» پس از سالها تاخیر از سال جدید تحصیلی وارد کتاب‌های درسی پایه ششم ابتدایی شد.

متولدین دهه 60 هنوز هم برخی از داستان‌های کتاب‌های درسی خود را به خاطر دارند؛ داستان «دهقان فداکار» و از خودگذشتگی ریزعلی خواجوی در نجات سرنشینان قطار مسافری، داستان «تصمیم کبری»، داستان «خانواده آقای هاشمی»، داستان «کوکب خانم» و.... داستان‌هایی که رنگ و بوی ایرانی داشتند و هنوز هم با به میان آمدن نام آنها نوستالژی گذشته در ذهن‌ها زنده می‌شود.

اما با گذشت زمان متولدین دهه 60 جای خود را به نسل‌های بعدی می‌دهند و برخی از شخصیت‌های جدید جایگزین آنها می‌شوند.

* پطروس فداکاری که مردم هلند هم آن را نمی‌شناسند

داستان «دریاقلی سورانی» قرار است پس از سال‌ها تاخیر از سال جدید تحصیلی وارد کتاب‌های درسی پایه ششم ابتدایی شود. داستانی که پایه ششمی‌ها در درس چهارده خود آن را خواهند خواند.

شخصیتی که اگر چه در دهه 60 و بحبوحه جنگ افراد کمی از فداکاری وی اطلاع پیدا کردند اما با گذر زمان داستان فداکاری او زبان به زبان چرخید و به یکی از اسطوره‌های دفاع مقدس تبدیل شد.

وی جایگزین شخصیت‌های خیالی چون پطروس هلندی شد که سالها در کتاب‌ها وجود داشت اما از خلاف آمد عادت و به گفته حبیب احمدزاده یکی از نویسندگان دفاع مقدس: «هنوز در کشور هلند هم کسی پطروس را نمی‌شناسد، ولی همه ما او را می‌شناسیم؛ راستی چرا هیچ‌وقت از خودمان نپرسیدیم چرا پطروس فداکار جای انگشتش یک چوب در سوراخ سد نگذاشت؟»

 * ترکی: خیلی از مسائلی که اولویت دارند خیلی از وقتها مغفول می‌مانند

تا به حال داستان‌های زیادی در مورد این رویداد مهم تاریخی نوشته شده و چندین مستند و یک فیلم سینمایی هم از آن ساخته شده است. اما هنوز به رغم این تلاش‌ها این داستان وارد کتاب‌های درسی نشده بود.

محمدرضا ترکی محقق و استاد دانشگاه تهران در گفتگو با خبرنگار کتاب و ادبیات فارس در مورد تاخیر در ورود این داستان به کتاب‌های درسی می‌گوید: این شخصیت نقش بسیار جدی و مهمی در جنگ داشته ولی متاسفانه گمنام مانده است.

متاسفانه از این مشکلات در کشور ما بسیار هستند و خیلی از مسائلی که اولویت دارند خیلی از وقت‌ها مغفول می‌مانند. متاسفانه این شهید تا چند سال پیش حتی یک قبر درست و حسابی هم نداشت. اینکه ما در کتاب‌های درسی خود در مورد این شهید چیزی بنویسیم کمترین کاری بوده که می‌توانستیم انجام بدهیم.

 محمدرضا ترکی افزود: من از چند سال پیش، پیشنهاد این کار را به وزیر فرهنگ و ارشاد دادم و حتی نامه‌ نگاری‌هایی را نیز انجام دادم. اما از آنجا که داستان‌هایی که تاکنون در مورد وی نوشته شده بودند برای کتاب‌های درسی مناسب نبودند، از این رو متن جدیدی را نوشتم.

این استاد دانشگاه در مورد اقدام شجاعانه دریاقلی سورانی گفت: به نظر من شخصیت دریاقلی یکی از مهمترین اسطوره‌های عرصه دفاع مقدس است و اگر شجاعت و درایت او نبود شهر آبادان که یکی از مهمترین شهرهای جنوب بود، در همان ماه‌های اول جنگ از دست می‌رفت. اگر این عمل فداکارانه دریاقلی نبود مطمئنا سرنوشت جنگ طور دیگری رقم می‌خورد. او مردی برخاسته از میان توده‌های مردم بود که شجاعت او مثال زدنی نیست.
 سخن گفتن و آگاهی رساندن در مورد شخصیت‌های ملی و مذهبی یک کشور یکی از رسالت‌های آموزش و پرورش در ایران است. امید است این اقدام فتح بابی باشد در شناساندن دیگر شخصیت‌های ملی و مردمی که از یاد و خاطره آنها مغفول مانده است


91/6/23::: 5:43 ص
نظر()
  
  
با حضور به موقع نجاتگران آتش نشانی راننده جوان که بر اثر برخورد با یک کامیونت پارک شده در کنار بزرگراه آزادگان به شدت مصدوم شده بود از مرگ حتمی نجات یافت.
به گزارش خبرنگار پایگاه خبری 125، با تماس رانندگان خودروهای عبوری با سامانه 125 ستاد فرماندهی آتش نشانی تهران بلافاصله آتش نشانان ایستگاه 20 را ساعت 17:45 دقیقه روز گذشته راهی محل حادثه در مسیر جنوب به شمال بزرگراه آزادگان بعد از پل آزادراه تهران کرج کرد.
حسین حسین بیگی افسر آماده منطقه چهار عملیات آتش نشانی تهران در این باره گفت: بنا به اظهار شاهدین در محل حادثه یکدستگاه خودرو سواری با سرعت زیاد در حال عبور از بزرگراه آزادگان بود که کنترل هدایت خودرو را از دست می دهد و با کامیونت پارک شده در کنار بزرگراه که بر اثر بروز نقص فنی متوقف شده بود برخورد کرده و موجب گرفتار شدن راننده خودرو سواری در میان اتاقک درهم پیچیده آن شده بود.
وی در ادامه افزود: آتش نشانان که در کمتر از دو دقیقه به محل حادثه رسیده بودند، بلافاصله از جاری شدن بنزین از باک خودرو جلوگیری کرده و شلنگ پاره شده گاز خودرو را هم مهار و با قطع سیستم برق خودرو و ایمن سازی محل حادثه با بریدن قطعات آهنین خودرو بوسیله ابزار ویژه عملیات نجات را آغاز کردند.
حسین بیگی با اشاره به عملیات آتش نشانان گفت: امدادگران با سرعت عمل خود شروع به نجات راننده مصدوم به نام(ایمان-ر) 29 ساله که بشدت دچار خونریزی شده بود کرده و موفق شدند در مدت زمان کوتاهی وی را از میان اتاقک درهم پیچیده خودرو که در زیر کامیون گرفتار شده بود کنند و وی را از مرگ حتمی نجات دادند.
افسر آماده منطقه چهار عملیات علت این حادثه را منوط به نظیه کارشناسان عوامل راهور اعلام کرد.

91/6/22::: 12:1 ع
نظر()
  
  

گورستان ظهیرالدوله گورستان کوچکی است واقع در بین امام‌زاده قاسم و امام زاده صالح در تجریش تهران که علاوه بر علی‌خان ظهیرالدوله چندتن از هنرمندان و شاعران و چهره‌های سرشناس ایران در آن مدفونند. از جمله کسانی که در این گورستان دفن شده‌اند می‌توان از فروغ فرخزاد، رهی معیری، ایرج میرزا، روح‌الله خالقی، محمدتقی بهار، ابوالحسن صبا، داریوش رفیعی، نورعلی برومند و قمرالملوک وزیری و علیرضا افضلی‌پور نام برد.

آرامگاه ظهیرالدوله

پیدا کردن آرامگاه کمی سخته. برای رفتن به اونجا در میدان تجریش باید به خیابانی که به سمت دربند می رود، رفت و درست در سمت راست ورودی خیابان جایی که تاکسی های دربند ایستاده اند، یک خیابان فرعی شبیه کوچه هست. کوچه بسیار زیبایی با بافت قدیمی که متاسفانه گاه گاهی برجهای بلندی زیبایی اون رو به هم زده است. خونه های اعیانی به سبک قدیمی در محله تجریش دیده می شود که اغلب متروکه هستند و نشان می دهد که صاحبان آنها ایران را در سالهای قبل ترک کرده اند. افراد بسیار خوش برخورد بودند و چون ساعت 9 صبح بود، اکثرا از پیاده روی بر می گشتند. حدود 500 متر سربالایی در داخل کوچه می رویم تا به یک سه راهی می رسیم که چراغ راهنمایی چشمک زنی نیز دیده می شود. تابلویی اسم خیابونی رو که پیاده اومدیم را "طباطبایی پور" نوشته است.

سه راهی

سه راهی جلوی آرامگاه ظهیرالدوله

 در این سه راهی به سمت چپ می رویم و بیست متر نرفته وارد خیابان سمت راستی (206 پارک شده) به نام خیابان ظهیرالدوله  می شویم. 50 متر جلو می رویم و در سمت راستمان یک کوچه بن بستی به طول تقریبی 20 متر و به صورت پله ای وجود دارد که ته آن قبرستان ظهیرالدوله قرار دارد.

"میرزا علی خان دولوی قاجار، ملقب به ظهیرالدوله، فرزند محمد ناصرخان، وزیر دربار ناصرالدین شاه در سال 1281 در جمال آباد شیراز متولد شد، در 16 سالگی دختر ناصرالدین شاه را به عقد خود درآورد و در سال 1304 به سمت وزیر تشریفات خاصه منصوب شد. او پس از آشنایی با صفی علی شاه، یکی از درویشان بزرگ ایران خود با به تن کردن جامه فقر و درویشی، مراحل مریدی را پشت سرگذاشت. آن چنان که پس از مرگ صفی علی شاه، با اسم «صفا علی شاه» جانشین او شد.

ظهیرالدوله بعدها به همراه مریدانش خانقاهی در شمیران بنا کرد که پس از مرگ، او را در همانجا دفن کردند و از آن روز به بعد هم نام آن «گورستان ظهیرالدوله» شد.

شاید به دلیل صفت درویشی «صفا ظهیرالدوله» است که بخشی از گورهای این گورستان به دراویش اختصاص داده شد. جایی که تقریبا در وسط این باغ قرار دارد. از سنگ های این گورها می شود فهمید که صاحبانشان درویش بوده اند. پیش از اسم برخی از آن ها واژه درویش نوشته شده و روی برخی از سنگ ها هم کشکول و تبرزین کنده کاری شده است."

  درویش

علامت تبر و کشکول روی یکی از قبرها که همین علامت روی سر در ورودی آرامگاه نیز وجود دارد.

سر در ظهیرالدوله

در حقیقت این آرامگاه مخصوص دراویش بوده است که بعدها با دفن ایرج میرزا در این مکان، شاعر و موسیقی دانهای دیگری نیز در اینجا دفن گردید و آرامگاه شعرا و ادیبان نام گرفت.

برای وارد شدن به آرامگاه بایستی زنگ در را بزنیم. من منتظر بودم تا پیر زنی در را باز کند. چون قبلاً در جایی خوانده بودم که متولی آرامگاه یک پیرزن می باشد. اما یک مرد میانسال در را باز کرد. با مهربانی استقبال نمود و یک صفحه راهنما نیز داد که محل قبرها را نشان و توضیحی در مورد آرامگاه می داد. حتی برای من چایی نیز آورد. گفت از نوادگان صفا علی درویش می باشد. آدرس وبلاگش را هم به من داد (masoudsafaei.blogfa.com). مبلغ ناچیزی نیز به عنوان ورودیه دریافت می گردد.

شروع به گشت زدن در قبرستان نمودم. شمالی ترین نقطه گورستان و به عبارتی بزرگ ترین فضای آن جا متعلق به وزیر فرهنگ دوره پهلوی و شاعر و ادیب معاصر ایران است. گور ملک الشعرای بهار که شعر دماوندش بیش تر از دیگر آثارش شهره شده، در اتاقکی به طول و عرض سه متر قرار دارد. یاد فیلم "شهریار" می افتم و شب شعرهایی که با بهار داشت یا صحنه ای که در مجلس علیه رضاخان حرف می زد. فاتحه ای برای او خواندم و شعر" مرغ سحر ناله سر کن" را زمزمه می کردم.

 ملک الشعرای بهار

کمی پایینتر از قبر ملک الشعرا بهار، گنبد سنگی فیروزه ای رنگ با چهارستون وجود دارد که حصاری از شیشه برای حفاظت از تخریب دور آن کشیده اند. اینجا آرامگاه ابدی رهی معیری است. شاعر ترانه سرایی که خوانندگان زیادی از شعرهای او در ترانه های خود استفاده کرده اند.

یاد شعر "اشکم ولی به پای عزیزان چکیده ام    خارم ولی به سایه گل آرمیده ام" افتادم.

قبر رهی معیری

رهی معیری

کنار قبر رهی معیری، قبر شاعر نوپرداز معاصر فروغ فرخ زاد قرار دارد با گلدانهای زیبا و چراغی آویزان که حس عجیبی به آدم می دهد. شعر «صحبت از پ‍‍‍ژمردن یک برگ نیست .... » را خواندم.

سنگ سفید رنگ قبر فروغ با این شعر از خودش پوشانده شده: «من از نهایت شب حرف می زنم و از نهایت تنهایی...».

فروغ فرخ زاد

به سراغ قبر اولین خواننده زن ایران می روم. قمرالملوک وزیری. ایرج میرزا عاشق این زن بود. حتی در فیلم شهریار نیز به این اشاره شد. قمر دو آهنگ با شعرهای ایرج میرزا با نامهای :"مرگ مادر" و عاشق محنت کش" اجرا کرده بود.

ایرج میرزا از عاشقان او می گوید:
قمر آن نیست که عاشق برد از یاد او را
یادش آن گل نه، که از کف ببرد باد او را

 قمرالملوک وزیری

قبر ایرج میرزا نیز اینجاست. شاعر ترک زبان طنازی که شعرهای بسیار زیادی دارد. من تمام دیوان او را چندین بار خوانده ام. بویژه مثنوی زیبای "زهره و منوچهر" و همچنین "عارف نامه" را.

روی سنگ قبرش شعری از خودش نوشته شده با این مطلع:

«ای نکویان که در این دنیایید                          یا از این بعد به دنیا آیید    
این که خفته است در این خاک منم                  ایرجم ایرج شیرین سخنم»

ایرج میرزا

آرامگاه ایرج میرزا

 مرتضی خان محجوبی، اولین نوازنده ایران که کوک پیانو را با دستگاه های موسیقی اصیل ایرانی مطابقت داد و نواخت، زیر سنگ قبر ساده ای که فقط اسم اش روی آن نوشته شده، به دیار باقی شتافته است.

مرتضی محجوب

روح الله خالقی، آهنگساز و ردیف دان شهیر موسیقی اصیل ایرانی یکی دیگر از بزرگانی است که در این گورستان آرمیده.

 


  
  
شادی تنها سرخوش بودن نیست ویا لبخند به لب داشتن؛ شادی معیارهایی دارد که برخی از کشورها به دلیل داشتم این معیارها شادترین کشور های دنیا محسوب می شوند.
معیارهای "شاد بودن" جمعیت یک کشور در چیست؟! چه عواملی در شکل گیری یک جامعه شاد موثرتر هستند؟! آیا داشتن سرمایه ملی یا داشتن پول و درآمد سرشار به تنهایی می تواند گویای شادی باشد یا عوامل دیگری هم باید لحاظ شوند؟! آیا نرخ تورم و بیکاری می توانند به تنهایی شاخص های ارزیابی شادی ملی باشند؟!
در اوایل ماه ژانویه سال 2011 میلادی، مجله مشهور آمریکایی فوربس Forbes فهرست 110 کشور دارای شادترین مردم دنیا را منتشر کرد که در آن کشور "نروژ" شادترین کشور جهان قلمداد شده بود.
در این تحقیق جامع که توسط انستیتوی تحقیقاتی LEGATUM انجام شده است، به ترتیب کشورهای نروژ، دانمارک، فنلاند، استرالیا، نیوزیلند، سوئد، کانادا، سوئیس، هلندو آمریکا شادترین مردم دنیا را دارند و بعد از آنها، کشورهای ایرلند، ایسلند، انگلستان، اتریش، آلمان و بلژیک در رده‌های 11 تا 16 کشورهای شاد دنیا قرار دارند.
این تحقیقات کشورهای جهان را در سال 2010 در 110 رتبه طبقه‌بندی کرده است که این میزان 90 درصد جمعیت کل جهان را پوشش می‌دهد.

معیارهای انتخاب شادترین کشورها
معیارهای مختلفی از جمله رضایت از کسب و کار، میزان سطح سلامت جامعه، وضعیت تأمین و امنیت اجتماعی، وضعیت اقتصادی، داشتن دموکراسی، داشتن وقت آزاد، نداشتن درد و رنج، داشتن توانایی مراقبت از خود، بودن در کنار دوستان و خانواده و بیان نظرات شخصی در خانه و جامعه بدون ترس و بدون احساس ناامنی، داشتن فرصت تحصیل رایگان و همچنین امکان بروز خلاقیت و کارآفرینی جزو معیارهایی بود که این مجله برای ارزیابی خود جهت معرفی شادترین کشورها مد نظر قرار داده بود.
بدیهی است برای "شاد" قلمداد نمودن جمعیت یک کشور مجموعه کاملی از این معیارها هستند که تاثیرگذار هستند و نه لزوما یک یا چندتا از آنها! هرچقدر تحقق این معیارها بیشتر باشد، ارزیابی ما از شاد بودن افراد آن جامعه نیز منطقی تر و به واقعیت نزدیک تر خواهد بود.
جدول زیر نشان دهنده کشورهای برتر در زمینه این شاخصه هاست:
 

  
  
   1   2      >